وبلاگ من

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

من،ارام و توهین به پیغمبرم؟!!!

08 بهمن 1393 توسط طاهری

افشین علاء در اعتراض به هتک حرمت به ساحت پیامبر اکرم(ص)، شعری را با عنوان «خدایا ببخش» سروده است. متن این شعر را در ادامه می خوانید:

«خدایا ببخش»

خدایا زمین و زمان را ببخش

بر این جرم سنگین، جهان را ببخش

چو دیدند هتک نبی را به چشم

زمین را نسوزان، زمان را ببخش

نبارید اگر سنگ،‌ از آسمان

بر این کوتهی، آسمان را ببخش

خطا ما نکردیم، اما ز شرم

نمردیم! پس جرم‌مان را ببخش

چو گردی به دامان احمد نشست

هم این خاک و این خاکدان را ببخش

به خُلق عظیم نبی، خالقا

به خَلق این گناه‌گران را ببخش

به آن چارده جان معصوم پاک

تو این چند میلیارد جان را ببخش

چو تیری خطا از کمانی جهید

کمان برنیاور، گمان را ببخش

اگر بدعنان گشته اسب سخن

سخن را، نظر را، زبان را ببخش

بر این صفحه، کج رفت نقش قلم

قلم را، هنر را، بیان را ببخش

چو خشم تو از مهر گیرد سَبَق

جهان بگسلد، انس و جان را ببخش

در این ناسپاسی ز شیون چه سود؟

فغان گشته قاصر، فغان را ببخش

فلک را توان مکافات نیست

مه و زهره و کهکشان را ببخش

من، آرام و توهین به پیغمبرم؟!

من خسته ناتوان را ببخش…

 نظر دهید »

آزار پیامبر(ص)خیلی هم جدید نیست

08 بهمن 1393 توسط طاهری

خیلی هم جدید نیست آزار پیامبر عزیزمان را می گویم این آزار دادن ها قبلا هم بوده و خداوند هم در قرآن خوب جواب کسانی که به آزار و اذیت پیامبر(ص) پرداخته اند، داده است . این بار به صورت مختصر به یکی از آیات می پردازیم و انشاالله در آینده آیات دیگر را بررسی می کنیم.

خداوند در سوره احزاب آیه 57 می فرماید:

اعوذ بالله‌ من‌ الشیطان‌ الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِینًا»

هر آینه کسانی را که خدا و پیامبرش را آزار می دهند ، خدا در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خوارکننده مهیا کرده است

***

در تفسیر مجمع البیان آمده است:
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمْ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ
آن کسانى که خدا و پیامبرش را مى‏ رنجانند، خدا آنان را در این سرا و سراى آخرت از رحمت خود دور ساخته است.
در مورد تفسیر این فراز از آیه شریفه دیدگاه‏ ها متفاوت است:
1- به باور پاره ‏اى آیه به کیفر نفاق گرایان و کافران اشاره دارد و روشنگرى مى‏ کند که: آن کسانى که به ذات پاک و بى‏ همتاى خدا شرک ورزیده و خداى یکتا را به گونه ‏اى که در خور او نیست مى‏ ستایند و وصف مى‏ کنند، و با دروغ شمردن پیام او، و دروغگو انگاشتن پیامبرانش به حق‏ ستیزى مى‏ پردازند، خدا آنان را در این جهان و جهان دیگر از رحمت خود دور ساخته است.
با این بیان واژه «یؤذون» در آیه شریفه، به مفهوم مخالفت با فرمان خدا و وصف ذات پاک و بى‏ همتاى او به صفاتى است که از آنها پاک و منزّه است، وگرنه نه خداى بى‏ نیاز و شکست‏ ناپذیر به دعا و نیایش و عبادت بندگانش نیازى دارد، و نه اذیت و آزارى به ذات پاک او مى‏ رسد.
2- امّا به باور پاره‏اى دیگر منظور از اذیت و آزار رساندن به خدا، حق‏ ستیزى در برابر نام‏هاى بلند و باعظمت خدا و صفات و ویژگى‏ هاى برتر و بى‏ نظیر اوست؛ با این بیان خدا انکارگران و حق ‏ستیزان و ناسپاسان را از رحمت خود دور ساخته است.
3- و گروهى نیز برآنند که: منظور از اذیّت خدا همان رنجانیدن پیامبر اوست و آمدن نام خدا در جهت گرامیداشت مقام والاى پیامبر و حرمت او در بارگاه خداست؛ بر این باور گویى آیه روشنگرى مى‏ کند که اگر بنا بود اذیت و آزارى به ذات پاک خدا برسد، از رنجانیدن پیامبرش مى‏رسد.
نکته دیگر در آیه مورد بحث پیوند آن بر آیه پیش است، که گویى مى ‏فرماید: هان اى مردم با ایمان! بر پیامبرتان درودى خالصانه بفرستید، و دوستدار او باشید، و هرگز باعث رنجش خاطر او نشوید، و او را نیازارید؛ چرا که هرکسى او را بیازارد به خدا کفر ورزیده است؛ و آن گاه در ادامه آیه شریفه هشدار مى‏ دهد که: خدا چنین کسانى را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته است و روشن است که چنین مردمى به زیان و خسران هر دو سرا و خشم پروردگار گرفتار مى‏ گردند؛ چرا که از هدایت او در دنیا محروم گردیده و در آتش دوزخ ماندگارند.
وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا
و براى آنان عذابى خفت‏ آور آماده ساخته است.
«حاکم ابوالقاسم حسکانى حنفى»، با سلسله سند خویش از امیرمؤمنان آورده است که فرمود: من آذى شجرة منک فقد آذانى و من آذانى فقد اذى‏الله و من آذى الله فعلیه لعنةالله
على جان! هرکس به اندازه سر مویى تو را برنجاند، در حقیقت مرا رنجانیده است؛ و کسى که مرا بیازارد، خدا را آزرده است؛ و آن که خدا را برنجاند، خدا او را از رحمت خود دور و به لعنت و نفرین خود گرفتار ساخته است.


 1 نظر

حضرت مهدی(عج) در خطبه پیامبر(ص)در روز غدیر

02 بهمن 1393 توسط طاهری


بدانید که آخرین امامان،مهدی قائم از ماست.اوست غالب بر ادیان،اوست انتقام گیرنده از ظالمین،اوست فاتح قلعه ها و منهدم کننده آنها،اوست غالب بر هر قبیله ای از هل شرک و هدایت کننده آنان.

بدانید که اوست گیرنده انتقام هر خونی از اولیاء خدا.اوست یاری دهنده دین خدا.

بدانید که اوست استفاده کننده از دریایی عمیق.اوست که هر صاحب فضیلتی را بقدر فضلش و هر صاحب جهالتی را بقدر جهلش نشانه می دهد.اوست انتخاب شده و اختیار شده خداوند.اوست وارث هر عملی و احاطه دارنده به هر فهمی.

بدانید که اوست خبر دهنده از پروردگارش، و بالابرنده آیات الهی.اوست هدایت یافته محکم بنیان.اوست که کارها به او سپرده شده است.

اوست که پیشینیان به او بشارت داده اند،اوست که بعنوان حجت باقی می ماند و بعد از او حجتی نیست.هیچ حقی نیست مگر همراه او،و هیچ نوری نیست مگر نزد او.

بدانید او کسی است که غالب بر او نیست و کسی بر ضد او کمک نمی شود.اوست ولی خدا در زمین و حکم کننده او بین خلقش و امین او بر نهان و آشکارش.


 1 نظر

مسلمان شدن عدی بن حاتم

02 بهمن 1393 توسط طاهری

عدی بن حاتم می گوید: «هنگامی که خواهرم سفانه به اسارت سپاه اسلام درآمد و من به سوی شام گریختم، پس از مدتی خواهرم با کمال وقار و متانت به شام آمد و مرا در مورد این که گریخته ام و او را تنها گذاشتم سرزنش کرد، عذرخواهی کردم، پس از چند روزی از او که بانویی خردمند و هوشیار بود، پرسیدم:«این مرد (پیامبر اسلام) را چگونه دیدی؟» گفت: «سوگند به خدا او را رادمردی شکوهمند یافتم، سزاوار است که به اوبپیوندی که در این صورت به جهانی از عزت و عظمت پیوسته ای ». با خود گفتم به راستی که نظریه صحیح همین است، به عنوان پذیرش اسلام، به مدینه سفر کردم، پیامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا به محضرش رسیدم، سلام کردم، جواب سلامم را داد و پرسید:کیستی؟ عرض کردم عدی بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا به سوی خانه اش برد، در مسیر راه با این که مرا به خانه می برد،بانویی سالخورده و مستضعف با او دیدار کرد، اظهار نیاز نمود،پیامبر (ص) به مدتی طولانی در آنجا توقف کرد و آن بانو را درمورد تامین نیازهایش راهنمایی فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا این شخص پادشاه نیست.» سپس از آن جا گذشتیم وبه خانه رسول خدا (ص) وارد شدم، پیامبر (ص) از من استقبال وپذیرایی گرمی نمود، زیراندازی که از لیف خرما بود، نزدم آوردو به من فرمود: بر روی آن بنشین. گفتم: بلکه شما بر آن بنشینید. فرمود: نه، شما بر آن بنشین، خود آن حضرت بر روی زمین نشست، با خود گفتم: این نیز نشانه دیگر که آن حضرت،پادشاه نیست. سپس مطلبی از دینم را که راز پوشیده بود بیان فرمود، دریافتم که او بر رازها آگاهی دارد، و فهمیدم که پیامبر مرسل می باشد، بیانات و پیشگوییها و مهربانی هایش مراشیفته اش کرده و همانجا مسلمان شدم.»

 نظر دهید »

برگ زرد گناه

02 بهمن 1393 توسط طاهری


پیامبر دستش را به شاخه خشکیده درخت گرفته
بود و آن را تکان می داد.

برگ های زرد شاخه، مثل باران بر زمین می ریخت.
یکی از یاران پیامبر به نام سلمان، با تعجب به ایشان نگاه کرد، با خود گفت:

چرا پیامبر با شاخه درخت بازی می کند؟
از پیامبر شنیده بود که نباید وقت را به کارهای بیهوده گذراند؛

به همین دلیل، از روی کنجکاوی از پیامبر پرسید:
ای رسول خدا! چرا این شاخه رو تکون تکون می دید؟

پیامبر مثل همیشه با تبسمی شیرین، مثل یک دوست
او را نگاه کردند و فرمودند:

برگ های این درخت، مثل گناه های آدم مؤمنه که وضومی گیره
و نماز رو آن طور که خدا دوست داره، می خوانه.

سلمان، به یک عالمه برگ زرد و خشک شده ای که
پای درخت جمع شده بود، نگاهی کرد و در حالی که دلش هوای
نماز خواندن کرده بود، رفت تا وضو بگیرد و نماز بخواند.


 2 نظر

گریه کودک

02 بهمن 1393 توسط طاهری

صدای اذان در کوچه های شهر پیچید و مردم برای خواندن
نماز به طرف مسجد راه افتادند.

پس از مدتی، عده زیادی زن و مرد در مسجد جمع شدند.
حضرت محمّد صلی الله علیه و آله آماده خواندن نماز شدند.

مردم پشت سر ایشان به صف ایستادند و پیامبر نماز را شروع
کردند ایشان رکعت اوّل و دوم نماز را به آرامی خواندند

اما رکعت سوم را تند و سریع خواندند. مردم نگران شدند
و فکر کردند چه پیش آمده است که پیامبر نماز را تند می خواند.

به همین دلیل، این مطلب را پس از نماز از پیامبر پرسیدند.
پیامبر به آن ها نگاه کرد، سپس لبخندی زد و با مهربانی جواب داد:

مگر شما در رکعت سوم نماز، صدای گریه کودکی را نشنیدید؟
من به خاطر آن کودک، نماز را تند خواندم
تا مادرش زودتر برود و او را آرام کند.

مردم نمازگزار به یکدیگر نگاه کردند و از توجه و مهربانی
پیامبر صلی الله علیه و آله به کودکان، شاد شدند.


 نظر دهید »
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

وبلاگ من

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعياد
  • حضرت معصومه(س) اسوه عفت و طهارت
  • سیره بزرگان
  • خدا
  • عرفه
  • دلنوشته
  • حضرت علی(ع)
  • قرآن
  • پیامبر(ص)
  • پژوهش
  • حضرت زهرا(س)
  • ماه رجب
  • ماه رمضان
  • تفسیر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس